تعداد بازدید: 20
زبان : فارسی

مدیریت زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی: چالش‌ها و راهکارها در دوران پسا‌کرونا

تاریخ درج خبر : 1404/6/9

مدیریت ریسک باید از رویکردی واکنشی به رویکردی پیشگیرانه تغییر کند.

مقدمه

زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی ستون فقرات نظام سلامت هر کشوری را تشکیل می‌دهد. از تجهیزات اولیه مانند دستکش و ماسک گرفته تا دستگاه‌های پیچیده تشخیصی و درمانی، همگی نیازمند یک سیستم توزیع کارآمد و قابل اتکا هستند تا در زمان نیاز به دست بیماران و کادر درمان برسند. شیوع ویروس کرونا (COVID-19) در سال‌های اخیر، نه تنها بار سنگینی بر دوش نظام‌های بهداشتی در سراسر جهان گذاشت، بلکه نقاط ضعف و شکنندگی عمیقی را در زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی آشکار ساخت.

پیش از دوران همه‌گیری، بسیاری از کشورها و سازمان‌ها بر رویکرد "کارایی حداکثری" در زنجیره تأمین خود تمرکز داشتند؛ به این معنی که با کمترین هزینه و حداقل موجودی، نیازهای جاری را برطرف می‌کردند. این رویکرد، که بر پایه اصول تولید درست در زمان (Just-In-Time) و برون‌سپاری به مناطق با هزینه‌های تولید پایین‌تر بنا شده بود، در شرایط عادی کارایی بالایی داشت. اما با وقوع بحران جهانی کرونا، این زنجیره‌های به ظاهر کارآمد، در برابر فشارهای ناگهانی و بی‌سابقه از هم گسستند. ناگهان، تقاضا برای تجهیزات حیاتی مانند ماسک، دستکش، لباس محافظ، ونتیلاتور و کیت‌های تشخیصی به طرز سرسام‌آوری افزایش یافت، در حالی که توان تولید و قابلیت‌های لجستیکی نتوانستند با این جهش همگام شوند.

دوران پسا‌کرونا، فرصتی حیاتی برای بازنگری اساسی در رویکردهای مدیریت زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی است. هدف اصلی در این دوران، گذار از صرف "کارایی" به سمت "تاب‌آوری" (Resilience) و "چابکی" (Agility) است. این بدان معناست که زنجیره‌های تأمین باید بتوانند در برابر شوک‌های غیرمنتظره مقاومت کرده، به سرعت خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و اطمینان حاصل کنند که دسترسی به تجهیزات پزشکی حیاتی در هر شرایطی حفظ می‌شود. این مستند به بررسی عمیق چالش‌های پیش روی این صنعت در دوران پسا‌کرونا و ارائه راهکارهای عملی برای تقویت تاب‌آوری و کارایی آن می‌پردازد. مخاطبان این مقاله شامل متخصصان حوزه سلامت، لجستیک، تدارکات، سیاست‌گذاران و تمامی ذینفعان مرتبط با زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی هستند.

چالش‌ها در زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی در دوران پسا‌کرونا

همه‌گیری کووید-۱۹، لایه‌های متعددی از پیچیدگی و شکنندگی را در زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی آشکار کرد. این چالش‌ها، که بسیاری از آن‌ها ریشه‌های عمیق‌تری دارند اما در دوران بحران تشدید شدند، نیازمند درک دقیق برای یافتن راهکارهای مؤثر هستند.

۱. نوسانات و جهش‌های تقاضا

یکی از بارزترین چالش‌ها، عدم قطعیت و نوسانات شدید در تقاضا برای تجهیزات پزشکی خاص بود. در طول همه‌گیری، تقاضا برای اقلامی مانند ماسک‌های N95، دستکش‌های جراحی، لباس‌های محافظ (PPE)، دستگاه‌های تنفس مصنوعی (ونتیلاتور)، و تجهیزات آزمایشگاهی تشخیص کووید-۱۹ به طور ناگهانی و با سرعتی سرسام‌آور افزایش یافت. این جهش‌های عظیم تقاضا، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی را برای تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان بسیار دشوار کرد.

  • ناتوانی در پیش‌بینی: مدل‌های سنتی پیش‌بینی تقاضا که بر اساس داده‌های تاریخی و روندهای عادی بنا شده بودند، در مواجهه با شرایط بی‌سابقه همه‌گیری، کارایی خود را از دست دادند. عواملی مانند شیوع بیماری در مناطق مختلف، تغییر دستورالعمل‌های بهداشتی، و رفتار مصرف‌کننده (مانند احتکار) باعث شد تا تقاضا بسیار غیرقابل پیش‌بینی باشد.
  • اثرات دومینو: افزایش ناگهانی تقاضا برای یک قلم کالا، منجر به کمبود مواد اولیه یا ظرفیت تولید برای سایر تجهیزات ضروری می‌شد، زیرا منابع (مانند مواد پلاستیکی، پارچه‌های مخصوص، و نیروی کار) محدود بودند.

۲. کمبود عرضه و محدودیت‌های مواد اولیه

اختلال در دسترسی به مواد اولیه و اجزای تشکیل‌دهنده تجهیزات پزشکی، یکی دیگر از مشکلات اساسی بود. وابستگی به تعداد محدودی از تامین‌کنندگان جهانی، و تمرکز تولید برخی مواد اولیه در مناطق جغرافیایی خاص، زنجیره‌ها را در برابر اختلالات آسیب‌پذیر کرده بود.

  • قطع زنجیره‌های تأمین مواد اولیه: تعطیلی کارخانه‌ها در کشورهایی که منبع اصلی مواد اولیه (مانند پارچه اسپان‌باند برای ماسک، یا قطعات الکترونیکی برای ونتیلاتور) بودند، باعث توقف تولید در کشورهایی می‌شد که به این مواد وابسته بودند.
  • رقابت جهانی بر سر منابع: با افزایش تقاضا در سطح جهانی، رقابت شدیدی برای دسترسی به مواد اولیه و ظرفیت‌های تولیدی ایجاد شد که منجر به افزایش قیمت‌ها و دشواری در تأمین حتی برای خریداران بزرگ می‌شد.
  • محدودیت‌های تولیدی: حتی در صورت دسترسی به مواد اولیه، ظرفیت تولید جهانی برای برخی اقلام، پاسخگوی تقاضای ناگهانی نبود. افزایش ظرفیت تولید نیازمند سرمایه‌گذاری، زمان و نیروی کار ماهر است که در شرایط بحران به سرعت قابل دستیابی نیست.

۳. گلوگاه‌های لجستیکی

حمل و نقل و توزیع تجهیزات پزشکی، به ویژه در شرایط بحران، با چالش‌های لجستیکی فراوانی روبرو بود.

  • ظرفیت محدود حمل و نقل: افزایش عظیم تقاضا برای حمل و نقل هوایی و دریایی، منجر به کمبود کانتینر، افزایش شدید کرایه حمل، و تاخیر در تحویل شد. محدودیت‌های پروازی ناشی از همه‌گیری نیز اوضاع را وخیم‌تر کرد.
  • مسائل گمرکی و مقرراتی: طولانی شدن فرآیندهای گمرکی، الزامات مقرراتی متفاوت در کشورهای مختلف، و احتمال اعمال محدودیت‌های صادراتی، زمان تحویل را افزایش می‌داد.
  • نیاز به شرایط نگهداری تخصصی (زنجیره سرد): بسیاری از تجهیزات پزشکی، به ویژه واکسن‌ها و برخی داروها، نیازمند نگهداری در دمای کنترل شده (زنجیره سرد) هستند. حفظ این زنجیره در سراسر مسیر توزیع، از تولید تا مصرف، نیازمند زیرساخت‌های تخصصی و مدیریت دقیق است که در شرایط هجوم و اضطرار، حفظ آن دشوار بود.
  • انبارداری و توزیع داخلی: ازدحام در بنادر، کمبود فضاهای انبارداری مناسب، و چالش‌های توزیع در سطح ملی، به ویژه در کشورهایی با زیرساخت‌های لجستیکی ضعیف‌تر، مشکلاتی جدی ایجاد کرد.

۴. ریسک‌های ژئوپلیتیکی و محدودیت‌های تجاری

همه‌گیری کووید-۱۹، تمایلات ملی‌گرایانه و رویکردهای حمایتی از تولید داخلی را در بسیاری از کشورها تقویت کرد. این امر منجر به بروز چالش‌های جدیدی در حوزه تجارت بین‌المللی شد.

  • ممنوعیت‌های صادراتی: برخی کشورها برای اولویت دادن به نیازهای داخلی خود، صادرات اقلام حیاتی پزشکی را ممنوع یا محدود کردند. این اقدام، دسترسی کشورهایی را که به واردات متکی بودند، با مشکل مواجه ساخت.
  • سیاست‌های حمایتی و ملی‌گرایی اقتصادی: تمرکز بر توانمندسازی تولید داخلی، اگرچه در بلندمدت مطلوب است، اما در کوتاه‌مدت می‌تواند منجر به اختلال در زنجیره‌های جهانی و افزایش هزینه‌ها شود.
  • تنش‌های بین‌المللی: افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی، تحریم‌ها، و اختلافات تجاری، می‌توانند بر جریان آزاد کالاها و مواد اولیه تأثیر گذاشته و زنجیره‌های تأمین را دچار وقفه کنند.

۵. مدیریت موجودی

یافتن تعادل صحیح بین داشتن موجودی کافی برای پاسخگویی به تقاضا و جلوگیری از انباشت بیش از حد کالا (که منجر به هزینه‌های نگهداری بالا و فسادپذیری می‌شود)، همواره یک چالش در مدیریت موجودی بوده است. در دوران پسا‌کرونا، این چالش‌ها تشدید شدند.

  • خطر اتمام موجودی (Stockout): نوسانات شدید تقاضا و اختلال در عرضه، خطر اتمام موجودی اقلام حیاتی را افزایش داد، که پیامدهای جبران‌ناپذیری برای نظام سلامت دارد.
  • خطر انباشت و فسادپذیری: در مقابل، در برخی مواقع، موجودی بیش از حد تجهیزات (به ویژه اقلامی با تاریخ انقضا) به دلیل پیش‌بینی‌های نادرست یا تغییر در نیازها، منجر به هدر رفت منابع و هزینه‌های اضافی می‌شد.
  • مدیریت موجودی استراتژیک: نیاز به ایجاد "ذخایر استراتژیک" یا "سهام بافر" (Buffer Stock) برای مقابله با بحران‌ها، نیازمند سرمایه‌گذاری و رویکردهای جدیدی در مدیریت موجودی است.

۶. فقدان شفافیت و قابلیت رؤیت

یکی از مشکلات اساسی که در طول بحران کرونا به طور گسترده‌ای آشکار شد، عدم شفافیت کافی در زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی بود.

  • عدم امکان ردیابی دقیق: بسیاری از سازمان‌ها، اطلاعات دقیقی از محل فعلی محموله‌های خود، وضعیت تولید، و زمان تخمینی رسیدن به مقصد نداشتند. این فقدان قابلیت رؤیت (Visibility)، برنامه‌ریزی و واکنش سریع را دشوار می‌کرد.
  • اطلاعات پراکنده و ناسازگار: داده‌ها مربوط به زنجیره تأمین، اغلب در سیستم‌های مختلف و با فرمت‌های ناهمگون نگهداری می‌شدند، که یکپارچه‌سازی و تحلیل آن‌ها را غیرممکن می‌ساخت.
  • عدم امکان ارزیابی ریسک: بدون داشتن دید کامل نسبت به تمامی مراحل زنجیره، شناسایی نقاط ضعف و ریسک‌های احتمالی (مانند وابستگی به یک تأمین‌کننده خاص یا یک مسیر حمل و نقل خاص) بسیار دشوار بود.

۷. کنترل کیفیت و محصولات تقلبی

شرایط اضطراری و افزایش شدید تقاضا، بازار را برای محصولات بی‌کیفیت و تقلبی نیز مستعدتر کرد.

  • افزایش خطر محصولات: در شرایطی که فشار برای تأمین سریع اقلام زیاد است، ممکن است نظارت بر کیفیت کاهش یابد یا تولیدکنندگان غیرمتخصص وارد بازار شوند که منجر به عرضه محصولاتی با استانداردهای پایین‌تر می‌شود.
  • ورود محصولات تقلبی: تقاضای بالا و سود بالقوه، انگیزه برای تولید و فروش محصولات تقلبی (به ویژه ماسک، دستکش، و دارو) را افزایش داد. شناسایی این محصولات در زنجیره تأمین، نیازمند سیستم‌های کنترل کیفی قوی و قابلیت ردیابی است.
  • پیامدهای بهداشتی: استفاده از تجهیزات بی‌کیفیت یا تقلبی می‌تواند عواقب جدی برای سلامت بیماران و ایمنی کادر درمان داشته باشد.

۸. کمبود نیروی کار و شکاف مهارتی

بحران کرونا، فشار شدیدی بر نیروی کار در تمامی بخش‌های نظام سلامت و زنجیره تأمین وارد کرد.

  • فرسودگی شغلی: کادر درمان و کارکنان لجستیک، به دلیل ساعات کاری طولانی، فشار روانی و خطر ابتلا، دچار فرسودگی شغلی شدند.
  • کمبود نیروی کار ماهر: در برخی تخصص‌های کلیدی مانند تکنسین‌های تجهیزات پزشکی، متخصصان داروسازی، و کارکنان انبارها، کمبود نیروی کار ماهر احساس شد.
  • نیاز به آموزش و مهارت‌های جدید: با تغییرات فناوری و نیاز به دیجیتالی شدن زنجیره تأمین، نیاز به آموزش نیروی کار در زمینه مهارت‌های جدید (مانند تحلیل داده، مدیریت سیستم‌های اطلاعاتی، و استفاده از هوش مصنوعی) بیش از پیش احساس می‌شود.

راهکارها و استراتژی‌ها برای تقویت تاب‌آوری

برای غلبه بر چالش‌های یاد شده و ایجاد زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی تاب‌آور و چابک، نیازمند اتخاذ رویکردها و استراتژی‌های نوآورانه هستیم. این راهکارها باید بر بهبود انعطاف‌پذیری، افزایش قابلیت رؤیت، تقویت همکاری‌ها و بهره‌گیری از فناوری تمرکز داشته باشند.

۱. تنوع‌بخشی به منابع تأمین 

وابستگی به یک منطقه جغرافیایی یا یک تأمین‌کننده واحد، زنجیره تأمین را در برابر اختلالات بسیار آسیب‌پذیر می‌سازد.

  • تأمین‌کنندگان متعدد: شناسایی و همکاری با چندین تأمین‌کننده در مناطق جغرافیایی مختلف، ریسک وابستگی را کاهش می‌دهد. در صورت بروز مشکل برای یک تأمین‌کننده یا منطقه، می‌توان از منابع دیگر استفاده کرد.
  • تأمین‌کنندگان جایگزین: ایجاد فهرستی از تأمین‌کنندگان جایگزین بالقوه و ارزیابی مداوم آن‌ها، حتی در شرایط عادی، برای اطمینان از آمادگی در زمان بحران ضروری است.
  • منطقه‌ای‌سازی و نزدیک‌سازی: با توجه به تجربه‌های دوران کرونا، بسیاری از کشورها به فکر منطقه‌ای‌سازی یا نزدیک‌سازی بخشی از تولید تجهیزات پزشکی حیاتی خود هستند. این کار، وابستگی به زنجیره‌های تأمین طولانی و دوردست را کاهش داده و زمان تحویل را کوتاه‌تر می‌کند.

۲. ایجاد موجودی پایدار و ذخایر استراتژیک

توازن بین کارایی و تاب‌آوری، نیازمند بازنگری در رویکرد مدیریت موجودی است.

  • ذخایر استراتژیک (Strategic Reserves): نگهداری میزان مشخصی از اقلام حیاتی و استراتژیک در انبارهای دولتی یا استراتژیک، برای زمان‌هایی که عرضه جهانی دچار اختلال می‌شود، امری ضروری است. این ذخایر باید به طور مداوم بر اساس نیازهای پیش‌بینی شده و سطح ریسک، بازنگری و تکمیل شوند.
  • موجودی بافر (Buffer Stock): علاوه بر ذخایر استراتژیک، شرکت‌ها نیز باید سطح مشخصی از موجودی ایمنی را برای مقابله با نوسانات تقاضا و تاخیرهای احتمالی در عرضه، حفظ کنند.
  • مدیریت هوشمند موجودی: استفاده از ابزارهای تحلیلی و پیش‌بینی برای بهینه‌سازی سطوح موجودی، جلوگیری از انباشت بیش از حد و کاهش فسادپذیری، از اهمیت بالایی برخوردار است.

۳. سرمایه‌گذاری در فناوری و دیجیتالی‌سازی 

فناوری نقش کلیدی در افزایش شفافیت، کارایی و تاب‌آوری زنجیره‌های تأمین ایفا می‌کند.

پلتفرم‌های قابلیت رؤیت زنجیره تأمین (Supply Chain Visibility Platforms):

  • ردیابی بلادرنگ: استفاده از سیستم‌های GPS، RFID و سنسورهای IoT برای ردیابی دقیق محموله‌ها در تمامی مراحل زنجیره، از مبدأ تا مقصد.
  • تحلیل داده: جمع‌آوری و تحلیل داده‌های مربوط به موجودی، حمل و نقل، تولید و تقاضا، به منظور شناسایی روندها، پیش‌بینی اختلالات و تصمیم‌گیری بهینه.

 

هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (Machine Learning): 

  • پیش‌بینی تقاضا: استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته برای تحلیل داده‌های بزرگ و پیش‌بینی دقیق‌تر تقاضا، حتی در شرایط نوسانی.
  • ارزیابی ریسک: شناسایی و ارزیابی خودکار ریسک‌ها در زنجیره تأمین (مانند ریسک تأمین‌کننده، ریسک حمل و نقل، و ریسک ژئوپلیتیکی).
  • بهینه‌سازی لجستیک: بهینه‌سازی مسیرهای حمل و نقل، زمان‌بندی تحویل، و مدیریت انبارها.

 

بلاک‌چین (Blockchain):

  • افزایش شفافیت و قابلیت ردیابی: ایجاد یک دفتر کل غیرمتمرکز و امن برای ثبت تمامی تراکنش‌ها و جابجایی کالا در زنجیره تأمین، از تولید تا مصرف. این امر، ردیابی اصالت کالا و جلوگیری از ورود محصولات تقلبی را تسهیل می‌کند.
  • امنیت و اعتماد: تضمین امنیت و عدم دستکاری داده‌ها، اعتماد بین ذینفعان مختلف در زنجیره را افزایش می‌دهد.

۴. تقویت همکاری و مشارکت‌ها 

هیچ سازمانی به تنهایی قادر به ایجاد یک زنجیره تأمین کاملاً تاب‌آور نیست. همکاری بین بخش‌های مختلف دولتی، خصوصی و صنعتی، حیاتی است.

  • مشارکت‌های دولتی-خصوصی (Public-Private Partnerships):
  • هماهنگی و اشتراک منابع: دولت‌ها می‌توانند با بخش خصوصی برای ایجاد ذخایر استراتژیک، اشتراک‌گذاری اطلاعات، و تسهیل فرآیندهای واردات/صادرات همکاری کنند.
  • اولویت‌بندی تأمین: توافق بر سر اولویت‌بندی تأمین برای اقلام حیاتی در زمان بحران.

 

همکاری صنعتی (Industry Collaboration):

  • اشتراک‌گذاری بهترین شیوه‌ها: تبادل دانش و تجربه بین شرکت‌های مختلف در صنعت برای بهبود عملکرد.
  • اشتراک‌گذاری داده: به اشتراک‌گذاری داده‌های غیرحساس اما حیاتی (مانند پیش‌بینی تقاضا، سطوح موجودی) بین بازیگران اصلی زنجیره تأمین، می‌تواند به یکپارچگی و هماهنگی بهتر کمک کند.
  • منطقه‌ای‌سازی/نزدیک‌سازی: علاوه بر تنوع‌بخشی، تمرکز بر ایجاد یا تقویت ظرفیت‌های تولیدی در مناطق جغرافیایی نزدیک‌تر، می‌تواند وابستگی به بازارهای دوردست را کاهش دهد.

۵. لجستیک چابک و انعطاف‌پذیر 

سیستم‌های لجستیکی باید قادر باشند به سرعت خود را با شرایط متغیر تطبیق دهند.

  • شبکه‌های توزیع متنوع: توسعه مسیرهای حمل و نقل جایگزین و استفاده از انواع مد حمل و نقل (هوایی، دریایی، زمینی) برای اطمینان از انتقال کالا حتی در صورت اختلال در یک کانال.
  • انبارهای توزیع پویا: ایجاد انبارهای توزیع استراتژیک در نقاط مختلف که قابلیت انطباق با حجم و نوع محصولات را داشته باشند.
  • استفاده از فناوری‌های نوین لجستیک: بهره‌گیری از پهپادها برای تحویل در مناطق دورافتاده یا دشوار، و استفاده از رباتیک در انبارها برای افزایش سرعت و دقت.

۶. استانداردسازی و قابلیت همکاری 

استانداردسازی تجهیزات و فرآیندها، قابلیت همکاری بین سیستم‌ها و بازیگران مختلف را افزایش می‌دهد.

  • استانداردهای فنی: تعیین استانداردهای مشترک برای مشخصات فنی تجهیزات پزشکی، که امکان پذیرش و استفاده از محصولات تولیدکنندگان مختلف را تسهیل کند.
  • استانداردهای داده: ایجاد استانداردهای مشترک برای تبادل داده در زنجیره تأمین، که قابلیت ادغام و تحلیل اطلاعات را بین سیستم‌های مختلف بهبود بخشد.
  • استانداردهای لجستیکی: استانداردسازی در بسته‌بندی، برچسب‌گذاری، و رویه‌های لجستیکی برای تسریع فرآیندها.

۷. چابکی و هماهنگی مقرراتی 

فرآیندهای طولانی و پیچیده مقرراتی می‌توانند مانع بزرگی برای پاسخگویی سریع در زمان بحران باشند.

  • تسریع فرآیندهای تأیید: در شرایط اضطراری، سازمان‌های نظارتی باید بتوانند فرآیندهای تأیید و صدور مجوز برای تجهیزات پزشکی حیاتی را تسریع کنند، بدون آنکه کیفیت و ایمنی قربانی شود.
  • هماهنگی بین‌المللی مقررات: تلاش برای هماهنگ‌سازی مقررات و استانداردهای بین‌المللی، واردات و صادرات تجهیزات پزشکی را تسهیل کرده و دسترسی به بازارها را بهبود می‌بخشد.
  • چارچوب‌های مقرراتی پویا: تدوین چارچوب‌های مقرراتی که قابلیت انطباق با شرایط بحرانی را داشته باشند و بتوانند در زمان‌های غیربحرانی نیز به کارایی زنجیره کمک کنند.

۸. توسعه و آموزش نیروی کار 

تقویت نیروی انسانی فعال در زنجیره تأمین، سرمایه‌گذاری حیاتی است.

  • آموزش مهارت‌های نوین: ارتقاء مهارت کارکنان در زمینه تحلیل داده، مدیریت سیستم‌های اطلاعاتی، استفاده از هوش مصنوعی، و اصول مدیریت ریسک.
  • برنامه‌های آموزشی متمرکز بر تاب‌آوری: آموزش کارکنان برای درک و اجرای استراتژی‌های تاب‌آوری در زنجیره تأمین.
  • جذب و حفظ استعداد: ایجاد محیط کاری جذاب و رقابتی برای جذب و حفظ متخصصان در حوزه لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین.

۹. چارچوب‌های مدیریت ریسک

مدیریت ریسک باید از رویکردی واکنشی به رویکردی پیشگیرانه تغییر کند.

  • شناسایی و ارزیابی ریسک: ایجاد سیستم‌های مستمر برای شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی ریسک‌های احتمالی در زنجیره تأمین (از جمله ریسک‌های تأمین‌کننده، ریسک‌های جغرافیایی، ریسک‌های سیاسی، ریسک‌های آب و هوایی).
  • برنامه‌های کاهش ریسک: تدوین و اجرای برنامه‌های مشخص برای کاهش احتمال وقوع یا شدت تأثیر ریسک‌ها.
  • مدیریت بحران و واکنش اضطراری: طراحی و اجرای برنامه‌های جامع مدیریت بحران که شامل پروتکل‌های مشخص برای پاسخگویی به اختلالات ناگهانی باشند.

مطالعات موردی 

تجربه‌های موفق در دوران همه‌گیری، درس‌های ارزشمندی برای آینده ارائه می‌دهند.

  • تایوان: در اوایل همه‌گیری، تایوان با استفاده از فناوری‌های ردیابی (مانند نقشه‌های تلفن همراه برای ردیابی قرنطینه) و همکاری نزدیک بین بخش دولتی و خصوصی، توانست در تأمین و توزیع ماسک‌های محافظتی، موفقیت چشمگیری کسب کند. آن‌ها با ایجاد یک سیستم سهمیه‌بندی دیجیتال و همکاری با داروخانه‌ها، از احتکار و کمبود جلوگیری کردند.
  • کره جنوبی: این کشور با اتکا به ظرفیت بالای تولید کیت‌های تشخیصی و بهره‌گیری از سیستم‌های تست گسترده، توانست به سرعت شیوع بیماری را کنترل کند. توانایی تولید انبوه و توزیع سریع این کیت‌ها، مرهون سرمایه‌گذاری قبلی در زیرساخت‌ها و دانش فنی بود.
  • اتحادیه اروپا: برخی کشورهای اروپایی با ایجاد "زنجیره‌های تأمین منطقه ای" و تقویت تولید داخلی تجهیزات پزشکی، تلاش کردند تا وابستگی خود را به تامین‌کنندگان خارج از اتحادیه کاهش دهند. همچنین، تلاش برای هماهنگ‌سازی مقررات و تسهیل جابجایی کالا بین کشورهای عضو، از دیگر اقدامات صورت گرفته بود.

این مثال‌ها نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاری در فناوری، همکاری‌های قوی، و داشتن برنامه‌ریزی استراتژیک، کلید موفقیت در ایجاد زنجیره‌های تأمین تاب‌آور است.

نتیجه‌گیری

دوران پسا‌کرونا، نقطه عطفی در مدیریت زنجیره تأمین تجهیزات پزشکی است. همه‌گیری کووید-۱۹، بیش از هر زمان دیگری، اهمیت وجود زنجیره‌هایی را که نه تنها کارآمد، بلکه تاب‌آور، چابک و شفاف باشند، نمایان ساخت. چالش‌های پیش رو، از نوسانات شدید تقاضا و کمبود مواد اولیه گرفته تا گلوگاه‌های لجستیکی و ریسک‌های ژئوپلیتیکی، همگی نیازمند راهکارهای جامع و بلندمدت هستند.

گذار از تمرکز صرف بر "کارایی" به سمت ایجاد "تاب‌آوری" مستلزم سرمایه‌گذاری در فناوری‌های دیجیتال مانند هوش مصنوعی، بلاک‌چین و پلتفرم‌های ردیابی بلادرنگ است. تنوع‌بخشی به منابع تأمین، ایجاد ذخایر استراتژیک، تقویت همکاری‌های دولتی-خصوصی و صنعتی، و منطقه‌ای‌سازی تولید، از دیگر استراتژی‌های کلیدی برای تقویت تاب‌آوری محسوب می‌شوند. همچنین، توسعه و آموزش نیروی کار و اتخاذ چارچوب‌های مدیریت ریسک پیشگیرانه، نقش اساسی در آمادگی برای بحران‌های آینده ایفا خواهد کرد.

با اتخاذ این رویکردهای نوآورانه و همکاری مشترک تمامی ذینفعان، می‌توان زنجیره‌های تأمین تجهیزات پزشکی را به سطحی ارتقا داد که نه تنها در شرایط عادی، نیازها را به طور مؤثر تأمین کنند، بلکه در برابر شوک‌های غیرمنتظره و بحران‌های سلامتی آینده نیز، از استقامت و انعطاف‌پذیری لازم برخوردار باشند. این امر، سرمایه‌گذاری بر سلامت و رفاه جامعه در درازمدت را تضمین خواهد کرد.

   نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.