مقدمه
تجهیزات پزشکی به عنوان ستون فقرات نظام سلامت، نقش حیاتی در تشخیص، درمان و پایش بیماریها ایفا میکنند. با پیشرفتهای شگرف در علم و فناوری، نوآوری در این حوزه شتاب فزایندهای یافته است. از دستگاههای تصویربرداری پیشرفته با رزولوشن بالا گرفته تا رباتهای جراح، ابزارهای تشخیصی مولکولی و سیستمهای پوشیدنی نظارتی، این نوآوریها پتانسیل تحول بنیادین در ارائه خدمات بهداشتی را دارند. با این حال، تضمین ایمنی و اثربخشی این تجهیزات، مستلزم وضع و اجرای الزامات رگولاتوری دقیق است. این الزامات، چارچوبی را برای اطمینان از اینکه محصولات وارد بازار شده، نه تنها ایمن و کارآمد هستند، بلکه کیفیت قابل قبولی نیز دارند، فراهم میآورند.
در کشورهای توسعهیافته، چارچوبهای رگولاتوری پیشرفتهای برای این منظور وجود دارد که حاصل دههها تجربه، پژوهش و توسعه هستند. این چارچوبها اغلب شامل فرایندهای جامع ارزیابی، مطالعات بالینی دقیق، سیستمهای مدیریت کیفیت سختگیرانه و نظارت پس از عرضه به بازار میباشند. اما در کشورهای در حال توسعه، این الزامات میتوانند چالشها و فرصتهای منحصربهفردی را برای نوآوری و ورود به بازار ایجاد کنند. این کشورها اغلب با محدودیتهای منابع، زیرساختهای ضعیفتر و چارچوبهای قانونی در حال تکامل روبرو هستند، که این عوامل به نوبه خود بر نحوه پذیرش، تطبیق و توسعه فناوریهای پزشکی پیشرفته تأثیر میگذارند.
این مقاله به بررسی تأثیر متقابل الزامات رگولاتوری بر نوآوری و تسهیل یا ممانعت از ورود تجهیزات پزشکی پیشرفته به بازارهای کشورهای در حال توسعه میپردازد. ما در ابتدا به تعریف و اهمیت الزامات رگولاتوری میپردازیم، سپس چالشهایی را که این الزامات برای نوآوری در کشورهای در حال توسعه ایجاد میکنند، مورد تحلیل قرار میدهیم و در نهایت، راهکارها و پیشنهادهایی را برای دستیابی به تعادلی پایدار میان نیاز به حفاظت از سلامت عمومی و تشویق نوآوری ارائه خواهیم داد.
بخش اول: الزامات رگولاتوری تجهیزات پزشکی چیست و چرا اهمیت دارد؟
الزامات رگولاتوری تجهیزات پزشکی مجموعهای جامع از قوانین، مقررات، استانداردها، دستورالعملها و رویههایی است که توسط نهادهای دولتی یا سازمانهای مجاز تعیین شده و بر تمامی جنبههای مربوط به طراحی، تولید، آزمایش، تأیید، بازاریابی، توزیع، استفاده و نظارت بر تجهیزات پزشکی حاکم است. این الزامات، که غالباً از سوی سازمانهای ملی یا منطقهای مسئول نظارت بر بهداشت و درمان تعیین میشوند، هدف اصلیشان اطمینان از این است که تجهیزات پزشکی که در دسترس عموم قرار میگیرند، از بالاترین سطوح ممکن ایمنی، اثربخشی، کیفیت و انطباق با استانداردهای تعیین شده برخوردار باشند.
دامنه این الزامات بسیار وسیع است و تمامی مراحل چرخه عمر محصول را در بر میگیرد، که شامل موارد زیر میشود:
- طراحی و توسعه: تدوین الزامات عملکردی، ارزیابی ریسک، و طراحی بر اساس اصول مهندسی ایمنی.
- مواد اولیه و قطعات: اطمینان از کیفیت و انطباق مواد اولیه و قطعات مورد استفاده در تولید.
- فرایندهای تولید: اجرای سیستمهای مدیریت کیفیت (مانند ISO 13485) برای اطمینان از ثبات و قابلیت تکرار فرایندهای تولید.
- آزمایش و ارزیابی: انجام تستهای عملکردی، ایمنی، سازگاری زیستی (biocompatibility)، و مطالعات بالینی برای اثبات اثربخشی و ایمنی.
- تأییدیه ورود به بازار (Market Authorization): ارائه مدارک و شواهد کافی به نهاد رگولاتوری برای اخذ مجوز عرضه محصول.
- بستهبندی و برچسبگذاری: اطلاعات دقیق و شفاف در مورد نحوه استفاده، هشدارها، و مشخصات فنی.
- بازاریابی و تبلیغات: اطمینان از صحت اطلاعات ارائه شده به مصرفکنندگان و متخصصان حوزه سلامت.
- توزیع و انبارداری: حفظ شرایط مناسب برای حفظ کیفیت و ایمنی محصول در طول زنجیره تأمین.
- نصب و راهاندازی: ارائه راهنماییهای لازم برای نصب صحیح تجهیزات پیچیده.
- نگهداری و تعمیرات: ارائه خدمات پس از فروش و قطعات یدکی استاندارد.
- نظارت پس از عرضه (Post-market Surveillance): جمعآوری و تحلیل گزارشهای مربوط به حوادث و عوارض جانبی، و اقدام اصلاحی در صورت لزوم.
- دفع و بازیافت: مدیریت ایمن تجهیزات در پایان عمر مفیدشان.
اهمیت این الزامات چند وجهی است و منافع گستردهای را برای تمامی ذینفعان به همراه دارد:
حفظ سلامت و ایمنی بیمار: این اصلیترین و بنیادینترین هدف است. تجهیزات پزشکی که طراحی، تولید و استفاده نادرست دارند، میتوانند مستقیماً منجر به آسیبهای جدی، خطا در تشخیص، درمان نامناسب، یا حتی مرگ بیماران شوند. الزامات رگولاتوری با تعیین استانداردهای دقیق برای ایمنی، از بروز چنین حوادثی جلوگیری میکنند.
اطمینان از اثربخشی و عملکرد: بیمارانی که تحت درمان با تجهیزات پزشکی قرار میگیرند، انتظار دارند که این تجهیزات به درستی کار کنند و نتایج بالینی مورد انتظار را ارائه دهند. الزامات رگولاتوری با تمرکز بر اثبات اثربخشی از طریق مطالعات بالینی و تستهای عملکردی، اطمینان حاصل میکنند که محصولات در عمل نیز کارایی لازم را دارند.
جلب اعتماد عمومی و حرفهای: وجود یک سیستم رگولاتوری قوی و شفاف، اعتماد در میان کاربران نهایی (پزشکان، پرستاران، بیماران) و همچنین نهادهای تأمینکننده سلامت را نسبت به کیفیت، ایمنی و قابلیت اطمینان محصولات موجود در بازار افزایش میدهد. این اعتماد، پذیرش فناوریهای جدید و استفاده بهینه از آنها را تسهیل میکند.
استانداردسازی و تضمین رقابت منصفانه: الزامات رگولاتوری یک چارچوب استاندارد را برای تمامی تولیدکنندگان فراهم میآورند. این امر از عرضه محصولات بیکیفیت و ارزانقیمت که میتوانند بازار را مختل کنند، جلوگیری کرده و رقابت را بر اساس کیفیت و نوآوری واقعی قرار میدهد، نه صرفاً بر مبنای قیمت.
تسهیل تجارت و دسترسی جهانی: انطباق با استانداردهای بینالمللی شناخته شده، مانند استانداردهایی که توسط سازمانهایی چون FDA (سازمان غذا و داروی آمریکا)، EMA (آژانس دارویی اروپا) یا WHO (سازمان بهداشت جهانی) تعیین میشوند، نه تنها دسترسی به بازارهای جهانی را برای تولیدکنندگان تسهیل میکند، بلکه ورود محصولات با کیفیت از سراسر جهان را به بازارهای داخلی نیز تضمین مینماید.
هدایت نوآوری به سمت مسئولیتپذیری: الزامات رگولاتوری صرفاً مانعی برای نوآوری نیستند، بلکه میتوانند آن را به سمت توسعه محصولاتی هدایت کنند که هم از نظر بالینی مفید باشند و هم از نظر ایمنی و کیفیت مورد تأیید قرار گیرند. این امر به اطمینان از اینکه نوآوریها واقعاً به بهبود سلامت جامعه کمک میکنند، یاری میرساند.
نهادهای رگولاتوری بینالمللی مانند FDA در ایالات متحده، EMA در اروپا و TGA در استرالیا، به عنوان پیشروان در این عرصه، الگوهایی برای سایر کشورها محسوب میشوند. این سازمانها دارای ساختارهای پیچیدهای برای ارزیابی ریسک و منفعت، تعیین طبقهبندی محصولات بر اساس سطح ریسک، و الزامات مستندسازی و تأییدیه هستند. کشورهای در حال توسعه اغلب تلاش میکنند تا با بومیسازی این استانداردها و مقررات، چارچوبهای رگولاتوری خود را توسعه دهند. این فرآیند بومیسازی چالشها و فرصتهای خاص خود را دارد و میزان موفقیت آن به عواملی چون منابع موجود، دانش فنی، و اراده سیاسی بستگی دارد.
بخش دوم: چالشهای الزامات رگولاتوری بر نوآوری در کشورهای در حال توسعه
در حالی که رگولاتوری برای حفاظت از سلامت عمومی و تضمین کیفیت محصولات پزشکی ضروری است، پیادهسازی و اجرای مؤثر آن در کشورهای در حال توسعه با چالشهای قابل توجهی روبرو است که میتواند بر سرعت نوآوری و دسترسی به فناوریهای پزشکی پیشرفته تأثیر منفی بگذارد. این چالشها اغلب ریشه در ساختارهای اقتصادی، اداری و فناورانه این کشورها دارند:
مراکز نظارتی ضعیف یا کمتجربه:
- فقدان زیرساختهای کافی: بسیاری از نهادهای رگولاتوری در کشورهای در حال توسعه فاقد آزمایشگاههای مجهز برای تستهای مستقل، سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته برای مدیریت پروندهها، و پایگاههای داده جامع برای نظارت پس از عرضه هستند.
- کمبود نیروی انسانی متخصص: تنوع و پیچیدگی روزافزون تجهیزات پزشکی، نیازمند کارشناسانی با تخصصهای چندگانه (مهندسی پزشکی، علوم بالینی، حقوق، مدیریت ریسک) است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، این نیروی متخصص کم و یا نامتوازن توزیع شده است.
- محدودیت منابع مالی: تخصیص بودجه ناکافی به نهادهای رگولاتوری، توانایی آنها را برای استخدام، آموزش و تجهیز پرسنل و زیرساختها محدود میکند. این امر میتواند منجر به تأخیر در بررسی پروندهها، عدم توانایی در نظارت مؤثر بر بازار، و یا اعمال فشارهای ناکافی بر تولیدکنندگان برای رعایت استانداردها شود.
عدم همسویی با استانداردهای بین المللی:
- مقررات دست و پا گیر یا نامتناسب: گاهی اوقات، الزامات بومی به جای منطبقسازی هوشمندانه با استانداردهای جهانی، با دیدگاههای سنتی یا بدون درک عمیق از ماهیت فناوریهای جدید تدوین میشوند. این امر میتواند منجر به وضع مقرراتی شود که با ماهیت تجهیزات پزشکی پیشرفته همخوانی ندارد و یا فرایندهای تأیید را غیرضروری و طولانی کند.
- مشکلات صادراتی: عدم انطباق با استانداردهای بینالمللی، شرکتهای داخلی را در صادرات محصولات خود به بازارهای پیشرفته با مشکل مواجه میکند. همچنین، این عدم همسویی میتواند ورود محصولات شرکتهای بینالمللی را به بازار داخلی پیچیدهتر کند.
فرایندهای پیچیده، زمانبر و غیرشفاف:
- بوروکراسی سنگین: تعدد مراحل اداری، نیاز به جمعآوری حجم انبوهی از مدارک، و پیچیدگیهای اداری، فرایند اخذ تأییدیه را به یک ماراتن طاقتفرسا تبدیل میکند. این موضوع به خصوص برای استارتاپها و شرکتهای کوچک و متوسط که منابع محدودی دارند، مانع بزرگی است.
- عدم شفافیت در فرایندها: اگر معیارهای ارزیابی، هزینهها، و زمانبندی بررسیها به طور واضح مشخص نباشد، تولیدکنندگان در برنامهریزی و تخصیص منابع خود دچار سردرگمی میشوند و ریسک عدم موفقیت در اخذ مجوز افزایش مییابد.
- تأخیر در تصمیمگیری: کمبود نیروی انسانی و بار کاری زیاد در نهادهای رگولاتوری میتواند منجر به تأخیرهای قابل توجه در بررسی درخواستها شود. این تأخیرها، فرصتهای ورود به بازار را از دست رفته میسازد و توانایی رقابتی شرکتها را کاهش میدهد.
هزینههای بالای انطباق (Compliance Costs):
- هزینههای ثبت و اخذ مجوز: تعرفههای مربوط به ثبت، ارزیابی، و دریافت تأییدیههای مختلف میتواند مبلغ قابل توجهی باشد، به خصوص زمانی که تعداد این مجوزها زیاد است.
- هزینههای تست و مطالعات بالینی: انجام تستهای لازم، ارزیابیهای بالینی، و تولید مستندات فنی دقیق، نیاز به سرمایهگذاری چشمگیر دارد. در کشورهایی که بازار کوچکتر است و قدرت خرید بیماران و سیستم بهداشت و درمان محدودتر است، این هزینهها میتواند برای تولیدکنندگان داخلی غیرقابل تحمل باشد.
- هزینههای مدیریت کیفیت: پیادهسازی و نگهداری سیستمهای مدیریت کیفیت، بازرسیهای مداوم، و آموزش پرسنل نیز هزینههای جاری قابل توجهی را تحمیل میکند.
محدودیت دسترسی به دانش و فناوریهای نوین رگولاتوری:
- شکاف دانش: فقدان دسترسی به آخرین یافتهها، راهنماها و استانداردهای بینالمللی در حوزه رگولاتوری تجهیزات پزشکی، ممکن است منجر به وضع مقرراتی شود که با واقعیتهای فناوریهای پیشرفته همخوانی ندارد و یا از پیشرفتهای جهانی عقب بماند.
- دسترسی محدود به ابزارهای ارزیابی: دسترسی به تجهیزات تخصصی برای ارزیابی برخی از فناوریهای جدید، مانند آزمایشگاههای تخصصی برای ارزیابی ایمنی دستگاههای الکترونیکی پیچیده یا تستهای میکروبیولوژیکی پیشرفته، ممکن است در کشورهای در حال توسعه محدود باشد.
"فرار مغزها" و کمبود متخصصین:
- مهاجرت متخصصان: متخصصان ماهر در حوزه مهندسی پزشکی، علوم بالینی، و به ویژه کارشناسان حقوقی و رگولاتوری، به دلیل فرصتهای شغلی بهتر، حقوق بالاتر، و امکانات پژوهشی و حرفهای بیشتر، تمایل به مهاجرت به کشورهای توسعهیافته دارند. این "فرار مغزها" به طور جدی توانایی کشور را در ایجاد و مدیریت یک سیستم رگولاتوری قوی و همچنین نوآوری در صنعت تجهیزات پزشکی تضعیف میکند.
- کمیابی تخصصهای ترکیبی: بسیاری از چالشهای رگولاتوری نیازمند افرادی با دانش ترکیبی (فنی-حقوقی، علمی-اقتصادی) هستند. یافتن و حفظ چنین متخصصانی در بازارهای داخلی کشورهای در حال توسعه دشوار است.
این چالشها به طور کلی سرعت ورود نوآوریهای پزشکی به بازارهای کشورهای در حال توسعه را کند کرده و دسترسی بیماران به فناوریهای جدید و کارآمد را محدود میسازد.
بخش سوم: راهکارها و پیشنهادها برای توازن بین رگولاتوری و نوآوری
دستیابی به تعادلی مطلوب میان نیاز مبرم به الزامات رگولاتوری دقیق برای تضمین ایمنی و اثربخشی، و ضرورت تشویق نوآوری برای ارتقاء سطح سلامت، امری حیاتی است. کشورهای در حال توسعه برای غلبه بر چالشهای موجود و استفاده از فرصتها، میتوانند راهکارهای چندگانهای را به کار گیرند:
تقویت ظرفیت نهادهای رگولاتوری:
- آموزش و توانمندسازی مستمر نیروی انسانی:
- برگزاری دورههای تخصصی: برگزاری منظم دورههای آموزشی داخلی و بینالمللی برای بازرسان، کارشناسان فنی، و حقوقدانان رگولاتوری با تمرکز بر آخرین استانداردها، فناوریها و روشهای ارزیابی.
- تبادل دانش و تجربه: ایجاد برنامههای تبادل متخصص با سازمانهای رگولاتوری معتبر جهانی و سازمانهای منطقهای برای یادگیری عملی و انتقال بهترین شیوهها.
- همکاری با دانشگاهها: ایجاد رشتههای تخصصی و گرایشهای مرتبط با رگولاتوری تجهیزات پزشکی در دانشگاهها برای تربیت نیروی انسانی آینده.
سرمایهگذاری در زیرساختهای فناورانه:
- تجهیز آزمایشگاههای مرجع: ارتقاء و تجهیز آزمایشگاههای دولتی و یا حمایت از ایجاد آزمایشگاههای خصوصی معتبر برای انجام تستهای حیاتی (مانند تستهای الکتریکی، ایمنی، سازگاری زیستی، و عملکردی).
- پیادهسازی سیستمهای دیجیتال: ایجاد و بهروزرسانی سامانههای الکترونیکی یکپارچه برای مدیریت درخواستها، ثبت مدارک، پیگیری وضعیت پروندهها، و جمعآوری و تحلیل دادههای نظارت پس از عرضه. این سیستمها شفافیت و سرعت را افزایش میدهند.
- بهرهگیری از دانش و استانداردهای بینالمللی:
- همکاری با سازمانهای بینالمللی: همکاری نزدیک با سازمانهایی مانند WHO، IMDRF (International Medical Device Regulators Forum) و سازمانهای منطقهای برای دسترسی به آخرین دستورالعملها و استانداردهای جهانی.
همسوسازی و بومیسازی هوشمندانه الزامات:
- اقتباس و تطبیق استانداردها: به جای ایجاد مقررات کاملاً جدید و زمانبر، تمرکز بر انطباق و اقتباس هوشمندانه از استانداردهای شناخته شده بینالمللی (مانند ISO 13485 برای سیستم مدیریت کیفیت، IEC 60601 برای ایمنی تجهیزات الکتریکی، و استانداردهای مربوط به ارزیابی بالینی). این انطباق باید با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای خاص کشور انجام شود.
- تعریف مسیرهای سریع (Fast-Track) برای نوآوری:
- محدوده مشخص: ایجاد مسیرهای رگولاتوری کوتاهتر و سریعتر برای دسته خاصی از تجهیزات پزشکی، مانند تجهیزاتی که پتانسیل تحولآفرینی بالایی دارند (disruptive innovations)، به نیازهای مبرم بالینی پاسخ میدهند، یا در شرایط اضطراری مورد نیاز هستند (مانند تجهیزات مرتبط با پاندمیها).
- الزامات انعطافپذیر: در این مسیرها، الزامات مستندسازی یا مطالعات بالینی ممکن است به صورت مرحلهای (phased) یا با تمرکز بر نقاط کلیدی ریسک، تعریف شوند.
شفافیت، سادهسازی و کارایی فرایندها:
- انتشار شفاف الزامات: تمامی مقررات، دستورالعملها، رویهها، فرمهای درخواست، هزینهها، و زمانبندیهای تخمینی باید به صورت واضح، دقیق و به زبان قابل فهم برای تولیدکنندگان در دسترس عموم قرار گیرد (مثلاً از طریق وبسایت رسمی نهاد رگولاتوری).
- کاهش بوروکراسی و حذف مراحل زائد: بازنگری مداوم در فرایندهای اداری برای شناسایی و حذف مراحل غیرضروری، موازیکاریها، و الزامات تکراری.
- پیادهسازی سیستمهای الکترونیکی جامع (e-filing): ایجاد سامانههای آنلاین قوی که تمام مراحل از ثبت درخواست تا دریافت مجوز را به صورت الکترونیکی پوشش دهد. این امر نه تنها کارایی را بالا میبرد، بلکه امکان پیگیری وضعیت پرونده را برای متقاضی و نهاد رگولاتوری فراهم میسازد.
- تعیین زمانبندی مشخص برای پاسخگویی: نهاد رگولاتوری باید برای هر مرحله از فرایند، زمانبندی مشخص و قابل تعهدی داشته باشد و در صورت تأخیر، دلیل آن را اعلام کند.
حمایت از تولیدکنندگان داخلی، به ویژه استارتاپها و شرکتهای کوچک و متوسط:
- ارائه مشاورههای تخصصی رگولاتوری: نهادهای دولتی یا سازمانهای مرتبط میتوانند خدمات مشاورهای رایگان یا با هزینه کم در زمینه الزامات رگولاتوری، تهیه مدارک، و آمادهسازی برای بازرسیها به شرکتهای نوپا ارائه دهند.
- مشوقهای مالی و اعتباری: ارائه تسهیلات مالی، وامهای کمبهره، یا معافیتهای مالیاتی هدفمند برای کمک به پوشش هزینههای بالای انطباق رگولاتوری، به ویژه برای شرکتهایی که فناوریهای نوآورانه تولید میکنند.
- تسهیل دسترسی به تستها و ارزیابیهای ضروری: ایجاد مراکز آزمایشگاهی دولتی یا خصوصی با تعرفههای مناسب و یا ارائه یارانه برای استفاده از خدمات این مراکز، که دسترسی به تستهای لازم را برای شرکتهای کوچک آسانتر کند.
- برنامههای منتورینگ (Mentorship) و شتابدهندهها (Accelerators): حمایت از برنامههایی که استارتاپهای حوزه تجهیزات پزشکی را در تمام جنبههای کسب و کار، از جمله جنبههای رگولاتوری، یاری میرسانند.
توسعه همکاری و تعامل بین بخشهای مختلف:
- ایجاد بسترهای همافزایی: برگزاری منظم نشستها، کارگاهها، و کنفرانسهای مشترک بین نمایندگان صنعت تجهیزات پزشکی، دانشگاهها و مراکز پژوهشی، و نهادهای رگولاتوری. این تعاملات به ایجاد درک متقابل از چالشها و فرصتها و یافتن راه حلهای مشترک کمک میکند.
- ایجاد "سندباکسهای رگولاتوری" (Regulatory Sandboxes): این سندباکسها محیطهای امن و کنترلشدهای هستند که در آنها نوآوریهای جدید میتوانند تحت نظارت محدود نهاد رگولاتوری و با ریسک از پیش تعریف شده، مورد آزمایش و ارزیابی قرار گیرند. هدف، جمعآوری دادههای لازم برای ارزیابی رگولاتوری و تعیین بهترین راهکار برای ورود به بازار، پیش از عرضه گسترده محصول است. این رویکرد به ویژه برای فناوریهای نوآورانه که هنوز استانداردهای رگولاتوری مشخصی برای آنها وجود ندارد، بسیار مفید است.
- تشکیل کمیتههای مشورتی: ایجاد کمیتههای مشورتی متشکل از نمایندگان صنعت، متخصصان بالینی، و کارشناسان رگولاتوری برای ارائه بازخورد و مشاوره به نهادهای رگولاتوری در خصوص تدوین و بهروزرسانی مقررات.
این راهکارها، با رویکردی جامع و چندوجهی، میتوانند به ایجاد یک اکوسیستم حمایتی و مؤثر برای نوآوری در حوزه تجهیزات پزشکی در کشورهای در حال توسعه کمک کنند، به گونهای که هم از سلامت عمومی محافظت شود و هم دسترسی به فناوریهای نوین تسهیل گردد.
نتیجهگیری
الزامات رگولاتوری، بدون شک، ستون فقرات حیاتی برای تضمین ایمنی، اثربخشی، کیفیت و قابلیت اطمینان تجهیزات پزشکی محسوب میشوند. این الزامات، نقش محافظتی قدرتمندی را ایفا میکنند و اعتماد عمومی را به فناوریهای پزشکی افزایش میدهند. با این حال، در بستر کشورهای در حال توسعه، این الزامات در عین ضرورت، میتوانند به مانعی قابل توجه برای نوآوری و همچنین دسترسی به فناوریهای پزشکی پیشرفته و متحولکننده تبدیل شوند. چالشهایی از قبیل ضعف زیرساختهای نظارتی، کمبود نیروی متخصص، فرایندهای بوروکراتیک پیچیده و زمانبر، و هزینههای بالای انطباق، میتوانند سرعت ورود نوآوریها را کند کرده و دسترسی بیماران به درمانهای نوین را محدود سازند.
با این حال، این وضعیت به معنای عدم امکان ایجاد تعادل نیست. با اتخاذ رویکردی هوشمندانه، پویا و مبتنی بر دانش، میتوان به این تعادل مطلوب دست یافت. این رویکرد باید شامل اقدامات چندگانهای باشد:
- تقویت بنیادین نهادهای رگولاتوری: این امر مستلزم سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، تجهیز زیرساختهای فناورانه (مانند آزمایشگاهها و سیستمهای اطلاعاتی)، و ارتقاء دانش فنی و حقوقی کارشناسان است.
- همسوسازی استراتژیک با استانداردهای بینالمللی: به جای بازآفرینی چرخ، اقتباس هوشمندانه و بومیسازی مقررات و استانداردهای جهانی، با در نظر گرفتن واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور، میتواند فرایندها را تسهیل کند.
- سادهسازی و شفافسازی فرایندها: کاهش بوروکراسی، حذف مراحل زائد، و افزایش شفافیت در تمام مراحل، از ثبت درخواست تا صدور مجوز، از الزامات کلیدی است. پیادهسازی سیستمهای الکترونیکی و تعیین زمانبندیهای مشخص برای پاسخگویی، گامی بلند در این راستا خواهد بود.
- حمایت هدفمند از اکوسیستم نوآوری داخلی: تمرکز بر حمایت از استارتاپها و تولیدکنندگان داخلی از طریق مشاورههای رگولاتوری، مشوقهای مالی، و تسهیل دسترسی به خدمات ارزیابی و تست، برای شکوفایی نوآوری در این کشورها حیاتی است.
- توسعه همکاریهای بینبخشی: ایجاد فضایی برای تعامل مؤثر میان صنعت، دانشگاه، مراکز پژوهشی و نهادهای رگولاتوری، از طریق برگزاری کارگاهها، نشستهای مشترک، و بهرهگیری از مفاهیمی چون سندباکسهای رگولاتوری، میتواند به حل مشکلات و یافتن راه حلهای نوآورانه کمک کند.
هدف نهایی باید ایجاد یک چارچوب رگولاتوری انعطافپذیر، کارآمد و همگام با پیشرفتهای جهانی باشد که هم از سلامت و ایمنی عمومی به نحو احسن محافظت کند و هم به نوآوران و تولیدکنندگان اجازه دهد تا با سرعت و اطمینان بیشتری، راهحلهای پزشکی نوین و باکیفیت را به دست نیازمندان در این کشورها برسانند. این امر، نه تنها به ارتقاء سطح سلامت جامعه کمک شایانی خواهد کرد، بلکه میتواند توسعه اقتصادی و صنعتی در بخش تجهیزات پزشکی را نیز تسریع بخشد. دستیابی به این مهم، نیازمند اراده سیاسی قوی، همکاری بینبخشی مستمر، و تعهد بلندمدت به توسعه پایدار نظام سلامت و فناوری در کشورهای در حال توسعه است.